لطفا منتظر بمانید، در حال بارگذاری ...

گام های حوزه علمیه در ورود به مسائل بنیادین هوش مصنوعی

IMG سس scaled
گام های حوزه علمیه در ورود به مسائل بنیادین هوش مصنوعی
حجة الاسلام و المسلمین دکتر سید امیر سخاوتیان، معاون علمی ستاد راهبری فناوری های هوشمند حوزه های علمیه، در گفت و گو با خبرنگار پایگاه خبری فناوری های هوشمند به بیان گام های ورود علمی این ستاد به مقوله هوش مصنوعی پرداخت.

در دهه های اخیر به موازات ورود هوش مصنوعی به عرصه تکنولوژی، مباحث متنوعی در کرسی های علوم انسانی نیز پدید آمده است. حوزه علمیه به عنوان نهاد علمی و دینی کشور، اخیرا به صورت منسجم تحت قالب ستاد راهبری فناوری های هوشمند به ابعاد مختلف این مقوله ورود داشته است.

در همین راستا خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی فناوری های هوشمند ضمن گفت و گویی اختصاصی با حجه الاسلام و المسلمین دکتر سید امیر سخاوتیان، معاون علمی ستاد راهبری فناوری های هوشمند حوزه های علمیه، جویای دیدگاه ها و برنامه های ستاد برای ورود به مباحث علمی هوش مصنوعی شده است که متن سخنان ایشان در ادامه تقدیم می گردد.

بررسی بنیان های فلسفی هوش مصنوعی، قبل از پرداختن به وجهه تکنولوژیک آن گام اول ما در ورود به مساله هوش مصنوعی است.

بسم الله الرحمن الرحیم. درباره مساله هوش مصنوعی که یک پدیده جدید در جهان تمدنی و  بشری است. چند بحث را باید توجه کنیم. بحث اول خود مساله هوش مصنوعی بماهو هوش مصنوعی هست. یعنی خود هوش مصنوعی صرف نظر از اینکه در کدام نقطه از دنیاست چه ویژگی هایی را دارد. همین مطلب را که می خواهیم بحث کنیم باز دو لایه دارد، لایه اول لایه ی تکنولوژیکی مساله است که بحث هایی مثل آی تی و … در این مقوله مطرح می شوند. و حتی می­توان ابر انسان را هم در این مقوله در نظر گرفت. اگرچه بحث ابر انسان در فضای انسان است و در تعریف رایج هوش مصنوعی نمی گنجد اما اگر در تعریف تسامح کنیم یا آن را را سعه بدهیم که شامل ابر انسان هم بشود آن وقت بحث های ژنتیکی جزو مباحث تکنولوژیکی هوش مصنوعی می شود. اما همه ی این ها لایه باطنی تری هم دارند که آن مبانی فلسفی است.

هوش مصنوعی وقتی به عنوان تکنولوژی پدید آمد ریشه در یک مجموعه بنیان هایی داشت که این فضای آرخلوژی آن را باید در مباحث فلسفی حلش کنیم. بنابراین بر اساس هر رویکردی که ما در فضای آرخه قبول بکنیم، هوش مصنوعی نیز بر همان اساس مراحل بعدی خود یعنی اصول قواعد و دکترینالش را طی کرده و در جامعه بشری ظهور پیدا می کند. مثلا اگر ما نگاه ابزار انگارانه به هوش مصنوعی داشته باشیم این تکنولوژی در جامعه بشری یک ظهوری را دارد و اگر ما نگاه جبرگرایانه به هوش مصنوعی داشته باشیم این تکنولوژی در جامعه بشری به نحو دیگری ظهور پیدا می کند. همچنین اگر نگاه ما به فضای هوش مصنوعی نگاهی پدیدارشناختانه باشد باز ظهوراتش در جامعه بشری تفاوت دارد. این ظهورات که تفاوت می کند خود به خود سبک زندگی انسانی هم متناسب با ظهورات این تکنولوژی تغییر پیدا می کند لذا ضرورت دارد که ما در گام اول مبانی آن را بشناسیم.

گام های حوزه علمیه در ورود به مسائل بنیادین هوش مصنوعی

همراه با ورود هوش مصنوعی به عرصه تکنولوژی، بررسی پیامدهای آن در تمامی ابعاد مطرح می شود.

پس از شناخت این مبانی، زمانی که هوش مصنوعی به تکنولوژی تبدیل شود و در جامعه ی بشری ظهور پیدا کند مباحثی به اسم پیامدهای هوش مصنوعی نیز مطرح می شود. در اینجا پیامدها در تعامل با انسان است و یک مجموعه حقایقی را پدید می آورد مثلا مباحث حقوقی را پدید می آورد، یا در نگاه دینی خودمان بخواهیم نگاه کنیم خود هوش مصنوعی بماهو هوش مصنوعی، یک مجموعه احکامی را به خودش می بیند مثلا اصل اولی در تاسیس هوش مصنوعی چیست؟ حلیت است یا حرمت است. اگر حلیت است مرزش تا کجاست اگر حرمت است آیا مطلقا حرمت است یا تحت شرایط اضطرار و اکراه جایز می شود. اگر مطلقا حرمت داشته باشد آیا این حرمت بر شرایط اضطرار و اکراه حکومت دارد یا اینکه ورود دارد؟ اینها را باید مشخص کنیم. از دل همین، هم این مبحث و هم مباحث دیگر نیز باید مشخص شود. مثلا با فرض اینکه ما هوش مصنوعی را ساختیم و حلال باشد خب ملکیتش برای مالکش می آید. اما گر ساختنش حرام باشد و شخصی هوش مصنوعی را ساخت آیا باز هم ملکیت برای او می آید یا نمی آید؟ چون باید این را حل بکنیم که بین حرمت شرعی که یک حکم تکلیفی است با ملکلیت بر شیء ارتباطی هست، یا نیست؟ این ها را باید حل بکنیم. اگر بگوییم حکم حلیت است و اصل اولی را حلیت قرار بدهیم خب مشکل ما حل می شود و این بحث ها را نداریم یعنی حلال است و ملکیت هم می آید.

ما فروعات مختلف را بحث می کنیم برای اینکه در جای خودش مشخص بشود. سپس با این فرض که هوش مصنوعی یا از باب اصل اولی که حلیت است، یا از باب حرمت که با ضرورت تعارض نداشته باشد و در ابعاد ضروری در حال استفاده از هوش مصنوعی استفاده باشیم، خود هوش مصنوعی تکالیفی پیدا می کند، مباحث حریم خصوصی و غیره ذلک. این مباحث فضای حقوقی را شکل می دهند که باید مسائل حقوقی آن را با توجه به مبانی شرعی و فقهی حلشان کنیم. بنابراین این یک مجموعه از پیامدهاست. از طرف دیگر هوش مصنوعی بایدها و نبایدهای اخلاقی را همراه خودش پدید می آورد. با توجه به مبانی دینی ما این پیامدهای اخلاقی را چطور می توانیم حل کنیم؟

این تازه یک گام است. یک گام دیگری هم داریم: وقتی ما می خواهیم هوش مصنوعی را در عرصه صنعت بسازیم یا ربات یا ابر انسان یا هر پدیده ای که بخواهیم اسمش را بگذاریم ما باید کدگذاری انجام دهیم. در ربات ها کدگذاری می شود. در ابر انسان هم نوعی کدگذاری داریم یعنی ژن ها کدگذاری می شود این کدگذاری ها هم تابع برخی از آموزه های فقهی است. یعنی ما باید پیامدهای فقهی، حقوقی و اخلاقی را در نظر بگیریم. آینده پژوهی کنیم و تک تک موارد را شناسایی کنیم و آن پیامدها را در کد گذاری ها لحاظ کنیم تا ربات یا ابر انسان مطابق با آموزه های فقهی حقوقی و اخلاقی اسلام شکل بگیرد. از آن طرف شخصی هم که می خواهد کد گذاری بکند هم وظایفی دارد. آیا هر کدی را حق دارد بگذارد یا نه و برخی از کدها حرام، برخی واجب و برخی مباح است؟ کدام یکی از این کدها را این فرد سعه دارد می تواند انتخاب بکند؟

گام های حوزه علمیه در ورود به مسائل بنیادین هوش مصنوعی

نگاه ما به فناوری های جدید، نگاه حذفی نیست. بلکه نگاه اصلاحی و پالایشی داریم.

این بحث اول ما بود درباره طراحی اصل هوش مصنوعی، بحث دیگری هم هست که وقتی یک فناوری یا تکنولوژی جدید در سطح جهان پدید می آید در ایران سه رویکرد اصلی نسبت به آن اتفاق می افتد: یک گروه کلا منفعل هستند و می گویند هر چه هست بیاید خوش است. یک گروه دیگر می گویند نه! فناوری قبیح است و بد است و فقط در موارد ضروری حق استفاده داریم. گروه سومی هم هستند که میانه هستند و می گویند که این فناوری چون از غرب آمده است مطمئنا دارای مولفه ها و مبانی غربی است. ما یک فیلتری می گذاریم و این فیلتر هم با توجه به مبانی اسلامی یعنی مبانی کلامی، فلسفی، فقهی و مبانی اخلاقی ما شکل می گیرد. بنابراین اسلام یک فیلتری را می سازد که این فناوری از این فیلتر عبور می کند و سپس ما آن مقداری را که با این فیلتر سازگار است از آن استفاده می کنیم آن مقداری که سازگار نیست دو حالت دارد اگر قابل اصلاح است آن را اصلاح می کنیم تا مورد استفاده قرار بگیرد و اگر قابل اصلاح نیست یعنی هیچکدام از این مولفه ها را ندارد حذفش می کنیم. نمی خواهم بگویم حذف، چون نگاه ما حذفی نیست نگاه ما اصلاحی و پالایشی است. از آلایش هایی که دارد پالایش می کنیم. این خلاصه فضایی است که ما باید در عرصه هوش مصنوعی انجام دهیم و به ترتیب، آرام آرام به مسیر خودمان ادامه بدیم تا بتوانیم تمدن نوین اسلامی را با توجه به مبانی ناب اسلام شکل بدهیم و در عین حال در برابر تکنولوژی های جدید و فناوری های جدید منفعل نباشیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

پایان./

برچسب ها

اشتراک گذاری:

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 − شش =

آیکن های اجتماعی